هرچه زودتر و بهتر از پیش، به اقتصاد دانشبنیان توجه و سرمایهگذاری شود، نتایج قابل ملاحظهای به ارتباط کاهش تورم ناشی از افزایش تخصص، افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولیدی، کسب خواهد کرد.
دیوید اگیلوی که از نظر بسیاری بهعنوان پدر تبلیغات مدرن شناخته میشود، برای آموزش مدیران جدیدی که وارد سازمانش میشدند، به آنها عروسک ماتروشکا هدیه میداد؛ همان مجموعه عروسکهای چوبی روسی معروفی که هر کدام را باز کنید عروسک کوچکتری در دلش قرار دارد. بعد به تازهواردان میگفت اگر کسانی را استخدام کنند که از خودشان باهوشتر باشند، ابرشرکتی میسازند که در آن تکتک اعضا وزنهای سنگین و تاثیرگذار محسوب میشوند. اما اگر افرادی را استخدام کنند که از نظر بهره هوش و مهارت در سطحی پایینتر از خودشان قرار داشته باشند، شرکت کوچکی متشکل از نیروهای ضعیف خواهند داشت.
اخبارکار- بانک یک بنگاه اقتصادی- خدماتی است و تاثیر رضایت و شایستگی نیروی انسانی در موفقیت آن بسیار بیشتر از سایر انواع سازمان است. بنابراین؛ توانایی فرایندهای مدیریت منابع انسانی در انتخاب؛ آموزش و نگهداشت کارکنان شایسته عاملی کلیدی در شکست یا موفقیت یک نظام بانکی است.
طی چند قرن گذشته میزان زمانی که مردم در «محل کار» صرف میکنند، به شکل قابلتوجهی تغییر کرده است. رابرت ویپلس، استاد اقتصاد دانشگاه ویک فرست، تاریخچه ساعت کار را در ایالاتمتحده بررسی کرده که نشان میدهد ساعت کار به صورت تدریجی و از حالت «از صبح خروسخوان تا بوق سگ» (بیش از ۷۰ ساعت در هفته) به تصویب قانون استاندارد کار منصفانه در سال ۱۹۳۸ رسیده و در نهایت هفته کاری ۴۰ ساعته تصویب شده.
فروشگاههای خردهفروشی بخش مهمی از اقتصاد است؛ زیرا مردم را قادر میسازد کالاها و خدمات مورد نیاز خود را خریداری کنند. فروشگاههای خردهفروشی محصولات و خدمات متنوعی از خواربار تا پوشاک را در اختیار مصرفکنندگان قرار میدهند. علاوه بر این، خردهفروشیها نیز مسوول ایجاد شغل هستند زیرا تعداد قابلتوجهی از افراد را استخدام میکنند.
در استارتآپ «آگوست» در نیویورک، کارکنان «جمعههای ذهنآگاهی» دارند– یک روز کاری که در آن به آرامش و تمرکز میرسند، بدون اینکه جلسهای داشته باشند. این شرکت که محصولات مراقبتهای بهداشتی برای زنان تولید میکند، به صورت فصلی چکاپ قلب برای کارکنان انجام میدهد و بررسی میکند که آنها در مورد میزان سختی کارشان و متناسب بودن دستمزدشان چه حسی دارند.
شرایط کار و روابط بین کارفرما/نیروی کار بعد از پاندمی کرونا در سطح دنیا تغییر کرد. این تغییرات در برخی سازمانها تثبیت و ماندگار شد و در سازمانیهایی هم که به روال سابق برگشتند انتظارات، به شرایط قبل از کرونا برنگشت. بههمین دلیل، نقش منابع انسانی در سازمانها به عنوان تعدیلکننده روابط بین کارفرما/نیروی کار پررنگتر و سختتر شده است.
دولت طی سالهای گذشته به بهانه مبارزه با تورم، هم در بخش کارکنان مشمول قانون کار و هم در بخش کارمندی و قانون استخدام کشوری سیاست سرکوب دستمزد را در پیش گرفته است. در شرایط تورمی امروز ایران، این سیاست علاوه بر تبعات مخرب در سطح انفرادی و آثار مخرب روی روان فرد فرد حقوقبگیران و خانوارهای تحت تکفل آنها، در سطح کلان آثار و تبعات جبرانناپذیری بهویژه بر بازار کار ایران خواهد داشت. در این یادداشت فارغ از مجادلات نظری تعیین دستمزد و آثار آن بر تورم، به تحلیل پیامدها و تبعات سیاستهای حقوق و دستمزد ایران میپردازم:
پیشبینیهای خوشبینانه در مورد پیامدهای رشد هوش مصنوعی فراوان است. به گفته گلدمنساکس، پذیرش هوش مصنوعی میتواند در بازه زمانی ۱۰ساله رشد بهرهوری را سالانه ۱.۵درصد افزایش داده و تولید ناخالص داخلی جهانی را به میزان ۷درصد یا در واقع به میزان ۷تریلیون دلار تولید اضافی افزایش دهد. همچنین، میتوانیم شاهد تخمینهای هیجانانگیزتری مانند احتمال ۱۰درصدی رخداد یک سناریوی «رشد انفجاری» با افزایش تولید جهانی به بیش از ۳۰درصد در سال نیز باشیم. این نوآوری تکنولوژیک در کنار افزایش امیدواری در جهت ارتقای سریع بهرهوری، بهطور گسترده ترس از دستدادن مشاغل را نیز ایجاد کرده است.
یک استاد دانشگاه در مقالهی خود پیرامون دلایل بروز پدیده بیکاری ارادی و عدم تمایل کارگران به کار به دلایل معیشتی نوشت: تا زمانی که دولت از مداخله در اقتصاد خصوصا در رابطه بین کارگران و کارفرمایان (دولتمحوری اقتصاد) دست برندارد؛ تورم بیرویه، نوسانات نرخ ارز و مالیات تورمی جزو آسیبهای همیشگی اقتصاد ایران خواهند بود.