دادههای فدرال ایالات متحده نشان میدهد کارکنان مستعفی کار دشوارتری برای یافتن شغل جدید دارند و چنین اقدامی نیز حقوق آنها را کاهش میدهد. هیتر ساندل، یک مدیر استراتژی اجتماعی و کپیرایت در لسآنجلس میگوید: «در شرایط کنونی، جستوجوی شغل جدید مانند کوبیدن سر به دیوار است.» فضای کنونی بازار کار، تفاوت بسیاری با سالهای گذشته دارد که موج بزرگی از استعفا بین شاغلان آمریکا به راه افتاده بود و منجر به نامگذاری آن به «دوران استعفای بزرگ» شد. شرایط کنونی، برخی از اقتصاددانان کار را متقاعد به نامگذاری آن به «ماندگاری بزرگ» کرده است.
ساندل ۳۹ ساله، پیش از شروع به کارش در شغل جدید از اکتبر گذشته، بیش از یک سال در جستوجوی فرصتهای شغلی مناسب میگشت و فقط موفق به تنظیم یک مصاحبه کاری شده بود. او از شرکت کنونی و همکاران خود راضی است و تمایل ندارد دوباره درگیر فرآیندهای پیچیده و طاقتفرسای جستوجوی شغل شود. شاید یکی از دلایل آن باشد که اکنون هوش مصنوعی و نرمافزارهای دیگر تعیین میکنند که رزومه کدام متقاضیان شغلی، برای بررسی بیشتر به تصمیمگیرندگان سازمانی نشان داده شود. ساندل مادر دو کودک خردسال و دانشجوی مقطع دکترای رشته روانشناسی سازمانی است. او میگوید که با توجه به شرایط شخصی خود، به احتمال زیاد نخواهد توانست شغل دیگری با ساعات کاری انعطافپذیر و محیط کاریِ بهنسبت عادلانه کنونی پیدا کند. او میگوید: «زمانی که اعلام میکنید باید دنبال فرزندان خود بروید و هیچکس ترشرویی نمیکند، نشان از اعتماد آنها و واگذاری میزانی استقلال و حق تصمیمگیری به شماست.»
شکوفایی بذرهای کاشتهشده
یک نظرسنجی از ماه آوریل نشان میدهد که ۳۵درصد از بزرگسالان آمریکایی قصد جستوجوی شغلی جدید در نیمه دوم سالجاری دارند. طبق آمارهای شرکت مشاوره مدیریت و استخدامی رابرت هاف (Robert Half)، این رقم در سال گذشته ۴۹درصد بود. از ۱۰۰۰ شاغلی که در این نظرسنجی شرکت کردند، ۷۷درصد نسبت به شغل کنونی خود ابراز رضایت کردند و ۸۵درصد تعادل خوبی بین کار و زندگی خود داشتند. داون فی، مدیر عملیاتی شرکت رابرت هاف میگوید: «افراد از میزان حقوق خود و میزان انعطافپذیری در شغل کنونی خود به عنوان دو عامل بزرگ رضایت شغلی، خرسند بودند.» پژوهش دیگری روی ۲۸۰۰ فرد شاغل که توسط شرکت بیمه عمر متلایف (MetLife) انجام شده، حاکی از رضایت ۷۳ درصدی افراد از کارشان است. این رقم یک سال قبل ۶۹درصد بود. بر اساس دادههای وزارت کار ایالات متحده، بالاترین میزان ترک شغل شهروندان این کشور در ماه آوریل ۲۰۲۲ ثبت شده بود. آن زمان، ظرف یک ماه ۳درصد از کل شاغلان آمریکا از مشاغل خود استعفا دادند. در پی آن وضعیت، بسیاری از کارفرمایان حقوقها را افزایش دادند، به مرخصیها افزودند و ساعات کاری انعطافپذیر را برای نگهداشت استعدادهای سازمانی پیاده کردند. چنین اصلاحاتی نتیجه داده است و نرخ استعفای شاغلان آمریکا حتی به سطوح پایینتر از دوران پیش از پاندمی (۲.۲ درصد) رسید. این وضعیت تا این برهه از سالجاری نیز حفظ شده است.
نتیجه تغییر شغل، مثل گذشته نیست
کاهش نرخ استعفای شاغلان، همزمان با دو روند دیگر در بازار کار است: نخست، از تبوتاب افتادن بازار مشاغل اداری و ستادی و دوم، کاهش نسبی پرداختی به استخدامیهای جدید. تابستان دو سال قبل، تغییردهندگان شغل به طور متوسط از افزایش ۸.۵درصدی درآمدهایشان لذت میبردند. در آن زمان، کارکنانی که در شغل خود میماندند، ۵.۹درصد افزایش حقوق تجربه میکردند (طبق آمارهای بانک آتلانتای فدرال رزرو). از ماه مارس، تغییردهندگان شغل به طور متوسط ۵.۲درصد جهش درآمدی داشتهاند و ادامه کار ۴.۵درصد افزایش حقوق نصیب شاغلان کرده است. برت رایان، اقتصاددان ارشد در بانک دویچه میگوید: «آمارهای جدید منطبق با میزان اعتماد کنونی به بازار کار آمریکاست و منطقی به نظر میرسد؛ چرا که نرخ استخدامها رو به سردی میرود.» میزان ثبت آگهی فرصتهای شغلی در وبسایت استخدامی «ایندید» (Indeed) طی یک سال اخیر، همواره نزولی بوده است. در نتیجه، احتمال تغییر موفقیتآمیز شغل و پیوستن به شرکتی جدید، کاهش یافته است. این موضوع را سونیا گودل، اقتصاددان ارشد ایندید توضیح میدهد. به گفته گودل، «اکنون فرصتهای شغلی کمتری برای افراد وجود دارد. کارفرمایان مجبور نیستند به سختی برای جذب استعدادهای جدید تلاش کنند. رشد حقوق و دستمزدها هم به سردی گراییده و در نتیجه انگیزههای مالی کمتری برای تغییر شغل وجود خواهد داشت. تمام این عوامل، میل به ماندن افراد در مشاغل کنونیشان را افزایش داده است.» شاغلان در نظرسنجیها و رسانههای اجتماعی میگویند که ادامه کار خود را به رنج مصاحبههای استخدامی و مواجهه با استخدامکنندگان و مدیران منابع انسانی ترجیح میدهند. البته این در حالی است که اصلا بتوانند فرصتی برای مصاحبه پیدا کنند. با توجه به افزایش کاربرد هوش مصنوعی و فرآیندهای ماشینی در جذب و استخدام، رزومه بسیاری از متقاضیان در همان مراحل ابتدایی درخواست، فیلتر میشود. تغییر نگرش شاغلان در نسلهای جوانتر ملموستر است. میزان شاغلان نسل زد به عنوان متولدین قرن جدید که قصد تغییر شغل در نیمه دوم سالجاری را دارند، از ۷۴درصد سال گذشته به ۴۴درصد سقوط کرده است (طبق گزارش رابرت هاف). این رقم برای کارکنان یک نسل پیشتر (که اکنون ۳۰ تا ۴۵ سال دارند) از ۶۳درصد به ۴۵درصد رسیده است.
کالین هولران از بینگهمتون نیویورک، میزان حقوق خود را که کمتر از ۵۰هزار دلار سالانه بود، عامل اصلی تصمیمش برای ترک دومین شغل پس از فارغالتحصیلیاش در آوریل ۲۰۲۲ عنوان میکند. او به عنوان تحلیلگر بهینهساز موتورهای جستوجو، توانسته بود شغل جدیدی با ۶۶درصد افزایش درآمد و امکان دورکاری پیدا کند. یک سال بعدتر هم به عنوان تحلیلگر ارشد شرکت خود ترفیع گرفت و نزدیک به ۲۵درصد دیگر حقوقش بیشتر شد. او میگوید: «وضعیت کنونی برایم باثبات، پایدار و منصفانه است. تلاش پیگیرانهای برای تغییر دوباره شغل ندارم.»
کارفرمای هولران، شرکتی بهنسبت کوچک است که فرصت افزایش مسوولیتها و توسعه مهارتهای فردی هم به او میدهد. هنوز هم برخی شرکتها برای جذب او تلاش میکنند ولی میگوید که پیشنهادها هیچکدام بهتر از مجموع حقوق، انعطافپذیری و فرصتهای یادگیری موجود در شغل کنونیاش نیست. چه چیزی میتواند چنین فردی را ترغیب به پذیرش یک فرصت شغلی جدید کند؟ خودش توضیح میدهد: «فقط پیشنهادی که دستکم ۵۰درصد بالاتر از دریافتیهایم در پست کنونی باشد، میتواند وسوسهکننده شود.»
منبع: Wall Street Journal