تازهترین گزارش مرکز آمار خبر از نرخ ۶/۱۴ درصدی مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار در تابستان ۱۴۰۲ میدهد؛ آماری که به روایت مجمع جهانی اقتصاد، ایران را از بین ۱۴۶ کشور جهان در حوزه شکاف جنسیتی، در جایگاه ۱۴۴ قرار داده و اکنون، بیکاری زنان فارغالتحصیل در ایران دو برابر مردان است.
به گزارش اقتصادآنلاین، زنان که نیمی از جمعیت کره زمین را تشکیل میدهند، در بسیاری از بخشهای زندگی از جمله بازار کار، نسبت به سالهای گذشته فعالتر شدهاند، اما هنوز هم در بسیاری از کشورهای در حال توسعه این گروه نتوانستهاند به جایگاه خود در بازار کار دست پیدا کنند و این در حالی است که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، بیشتر کارمندان بخش خصوصی و دولتی را مردان تشکیل میدهند.
قرن بیستم، دوره طلایی حضور زنان در بازار کار در کشورهای صنعتی بوده است؛ به نحوی که زنانی که در طول تاریخ از لحاظ مالی به مردان متکی بودهاند، اکنون قادر هستند سرنوشت اقتصادی خود را رقم بزنند، بهطوری که تقاضا برای نیروی کار زنان در کشورهای پیشرفته و برخی از کشورهای در حال توسعه در حال افزایش است.
مطالعات مختلف توسط اقتصاددانان نشان میدهد حضور پررنگتر این گروه در بازار کار، میتواند رشدهای اقتصادی بیشتری را در کشورهای در حال توسعه به ارمغان آورد، چراکه در بسیاری از این کشورها زنان مشارکت پایینی در بازار کار دارند و اقتصاد بخش بزرگی از نیروی کار خود را از دست داده است.
ورود زنان به بازار کار
دادهها نشان میدهد زنان با پیشرفت در تحصیلات و فراگیری آموزشهای بیشتر توانستهاند مشاغل بهتری را نصیب خود کنند. در واقع، همزمان با پیشرفت و توسعه فناوریها و گسترش آموزش، تقاضای زنان در بازار کار افزایش یافته و باعث شده تا زنان از مادران خانهدار به زنان آموزشدیده و نیروی کاری حرفهای در بازار کار تبدیل شوند. امروزه بیش از ۶۰ درصد از فارغالتحصیلان اروپا را گروه زنان تشکیل میدهند.
ورود زنان به بازار کار مستلزم بررسی عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از جمله، میزان تحصیلات، توزیع درآمد خانوار، نرخ بیکاری، نرخ باروری، میزان هزینههای خانوار و شرایط محیطی و غیره است و گروه زنان در کشورهای پیشرفته مشارکت بیشتری در بازار کار دارند و این مشارکت روندی صعودی نیز دارد؛ بنابراین میزان حضور زنان در بازار کار با توسعه و پیشرفت کشورها ارتباط معنادار بسیاری دارد.
مشارکت زنان در بازار کار جهانی
در بسیاری از کشورهای غربی برخلاف کشورهای آسیایی و آفریقایی، نرخ مشارکت زنان بیشتر بوده و حتی در مواردی از مردان هم پیشی گرفته است. براساس دادههای موسسه بینالمللی کار، نرخ مشارکت زنان در بازار کار در جهان در سال ۲۰۲۳ میلادی حدود ۳/۴۷ درصد و نرخ مشارکت مردان در بازار کار حدود ۲/۷۲ درصد است. از سوی دیگر، نرخ بیکاری زنان در جهان در سال ۲۰۲۳، حدود ۸/۵ درصد و برای مردان نرخ بیکاری ۷/۵ درصد اعلام شد.
مجمع جهانی اقتصاد در تازهترین گزارش خود در سال ۲۰۲۳، به بررسی شاخص شکاف جنسیتی در بین ۱۴۶ کشور جهان پرداخته است، بهطوری که این شاخص کشورهای مختلف را براساس وضعیت نابرابری بین زنان و مردان در حوزههای مشارکت اقتصادی، سیاست، بهداشت و دستیابی به آموزش رتبهبندی میکند. در این میان، ایران در این رتبهبندی در حوزه فرصتهای اقتصادی، میزان مشارکت نیروی کار و میزان درآمد دریافتی با کسب رتبه ۱۴۴ در بین ۱۴۶ کشور است و در جایگاه نامناسبی قرار گرفته است. در این گزارش نرخ مشارکت زنان ایرانی در بازار کار حدود ۸/۱۳ درصد بوده است.
براساس تازهترین دادههای سازمان همکاری اقتصادی، ایسلند با نرخ ۸۴ درصد بیشترین میزان مشارکت زنان در بازار کار در جهان را دارد. بعد از آن، زنان سوئدی با نرخ ۳/۸۱ درصد دومین جایگاه در مشارکت در بازار کار را دارند و زنان هلندی نیز با نرخ ۸۱ درصدی مشارکت زنان در بازار کار توانستهاند جایگاه سوم را در بیشترین مشارکت در بازار کار در میان زنان جهان از آن خود کنند.
میزان نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار در کشورهای سازمان همکاری اقتصادی OECD، بهطور میانگین حدود ۸/۶۵ درصد است. نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار در برخی از کشورها مانند لهستان، ایالات متحده آمریکا، فرانسه و اسپانیا به ترتیب با داشتن نرخی معادل ۶۷ درصد، ۶۸ درصد، ۷۰ درصد، ۷۱ درصد کمی بالاتر از میانگین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی است.در میان همسایگان ایران، زنان کشور ترکیه نیز با داشتن نرخی معادل ۴۰ درصد، دارای مشارکت اقتصادی بالاتری نسبت به زنان ایرانی هستند. مشارکت زنان در بازار کار ایران، حتی کشورهای در حال توسعهای مانند عربستان نیز کمتر است. نرخ مشارکت زنان در بازار کار عربستان ۳۶ درصد است.
زنان عربستان که تا چند سال گذشته از حقوق بسیار ابتدایی مانند رانندگی محروم بودهاند، در حال حاضر دارای مشارکت و اشتغال بیشتری در بازار هستند. حتی عربستان بسیاری از شرکتها را ملزم کرده تا بخشی از کارکنان خود را از بین زنان انتخاب کنند تا میزان مشارکت و اشتغال آنها افزایش یابد.
قهر و آشتی زنان با بازار کار
همواره تمایل مردان نسبت به زنان برای حضور در بازار کار بیشتر بوده است، تا جایی که نسبت نرخ مشارکت زنان به مردان در کشوری مانند ایسلند حدود ۶/۹۴ درصد بوده و این در حالی است که این نسبت در ایران حدود ۲/۲۱ درصد است که نشاندهنده این است که برابری جنسیتی در اشتغال در ایران بسیار پایین است.
در واقع، هر چقدر نسبت نرخ مشارکت اقتصادی زنان به مردان نزدیک به ۱۰۰ باشد، نشاندهنده برابری جنسیتی در اشتغال نیروی کار در آن کشور است و در کشورهایی نظیر لائوس، روآندا و مالاوی این نسبت نزدیک به ۱۰۰ یا بیشتر است که برابری کامل جنسیتی در اشتغال نیروی کار در آن کشورها وجود دارد. البته باید توجه داشت در این کشورها عواملی مانند وقوع جنگ باعث تغییرات بافت جمعیتی شده و حضور کمتر مردان در بازار کار را حاصل شده است.
چرا زنها پول کمتری دریافت میکنند؟
در سر تا سر جهان مردان به نسبت بیشتری از زنان حقوق و مزایا دریافت میکنند. همچنین میتوان مشاهده کرد که مردان با حضور بیشتر در بازار کار و دریافت درآمد بیشتر به نسبت زنان توانستهاند حدود ۹۶ درصد از لیست پردرآمدترین افراد جهان را به خود اختصاص دهند. برخی مطالعات این مساله را به فرهنگ هر کشور و دید آن نسبت به جایگاه زن در جامعه نسبت میدهند. به عنوان مثال، در هلند به ازای یک دلاری که مرد برای حقوق خود دریافت میکند، زن ۹۱ سنت دریافت میکند. در کرهجنوبی نیز مردان اگر یک دلار به دست آورند، زنان ۶۵ سنت دریافت خواهند کرد.از سوی دیگر، باید توجه داشت زنان به واسطه مسوولیتهای بسیاری که در خانواده به عهده دارند، به سراغ شغلهای پارهوقت میروند و این مشاغل درآمد کمتری نسبت به مشاغل دائمی دارند.
جایگاه زنان ایرانی در بازار کار
براساس تازهترین گزارش مرکز آمار، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار در تابستان ۱۴۰۲ حدود ۶/۱۴ درصد بوده و این در حالی است که نرخ بیکاری زنان به ۴/۱۵ درصد رسیده است. با بررسی دادهها طی سالهای ۱۳۹۵ الی ۱۴۰۲ میتوان مشاهده کرد که زنان ایرانی بهطور میانگین حدود ۴/۱۵ درصد طی این سالها در بازار کار مشارکت داشتهاند؛ به نحوی که نرخ مشارکت اقتصادی زنان از ۳/۱۶ درصد در سال ۱۳۹۵ به ۶/۱۴ درصد در تابستان ۱۴۰۲ رسیده و ۷/۱ درصد کاهش یافته است. درصد پایین میزان مشارکت زنان در بازار کار در ایران را میتوان به دلایلی مانند نبود زیرساختهای مناسب کار و دلایل فرهنگی و اجتماعی ارتباط داد.
برای درک بهتر نرخ مشارکت اقتصادی زنان میتوان نرخ بیکاری آنها را نیز مورد بررسی قرار داد. با مشاهده آمار میتوان گفت، نرخ بیکاری زنان از ۷/۲۰ درصد از سال ۱۳۹۵ به ۴/۱۵ درصد در تابستان ۱۴۰۲ رسیده و حدود ۳/۵درصد کاهش یافته است.
همچنین با بررسی دادههای مرکز آمار میتوان دریافت که تعداد زنان فارغالتحصیل بیکار طی سالهای ۱۳۹۷ الی ۱۴۰۲ روندی کاهشی داشته است. در واقع تعداد زنان فارغالتحصیل از ۶۹۲۱۶۶ نفر در تابستان ۱۳۹۷ به ۴۸۰۶۴۲ نفر در تابستان ۱۴۰۲ رسیده و کاهشی ۵/۳۰ درصدی را تجربه کرده است. این آمار نشان میدهد که زنان برای ورود به بازار کار به دنبال ارتقای تحصیلات خود بودهاند، اما با وجود کاهش تعداد زنان بیکار دارای تحصیلات آموزش عالی، نرخ مشارکت آنها در بازار کار هنوز از اندازه قابلقبول و استاندارد جهانی فاصله بسیاری دارد.
بیکاری فارغالتحصیلان زن، دوبرابر مردان
براساس دادههای مرکز آمار و با بررسی سهم بیکاران تحصیلکرده از کل بیکاران میتوان مشاهده کرد که در تابستان امسال حدود ۸/۴۲ درصد از کل بیکاران کشور در گروه فارغالتحصیلان آموزشعالی قرار دارند. از میان این فارغالتحصیلان بیکار، مردان فارغالتحصیل بیکار سهمی معادل ۵/۳۰ درصد را به خود اختصاص دادهاند و زنان فارغالتحصیل بیکار نیز سهم بیشتری معادل ۳/۶۶ درصدی را دارند؛ ضمن اینکه سهم زنان فارغالتحصیل بیکار دوبرابر سهم مردان فارغالتحصیل بیکار از کل بیکاران کشور است.
سیاستگذاران با ایجاد زیرساختهای مناسب اقتصادی و فراهم آوردن جایگاه مناسب شغلی برای زنان میتوانند به رشد نرخ مشارکت زنان در اقتصاد کمک کنند، بهطوری که این سرمایهگذاری دولت برای مشاغل زنان میتواند به افزایش تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی کشور منجر شود. باید توجه داشت مسائل فرهنگی و تمایل زنان به مشارکت در بازار کار نیز بسیار مهم است. به عنوان مثال، اقتصاددانان دو عامل اصلی را برای نرخ مشارکت پایین زنان در اقتصاد هند در نظر میگیرند؛ اشتغالزایی ضعیف و مشکلات فرهنگی که به نقش اساسی زن در خانه تاکید دارد.براساس گزارش موسسه مککنزی، هند در صورتی که بتواند نرخ مشارکت زنان در بازار کار را به میزان ۱۱ درصد افزایش دهد، میتواند تولید ناخالص داخلی خود را به میزان ۷۳۴ میلیارد دلار افزایش دهد. باید توجه داشت که تولید ناخالص داخلی هند در سال گذشته، ۴/۳ تریلیون دلار بوده است؛ بنابراین مشارکت بیشتر زنان میتواند باعث رشد ۲۱ درصدی اقتصاد هند شود.
حال در نظر بگیرید در اقتصاد ایران که زنان نرخ مشارکتی بسیار پایین و برابر با ۶/۱۴ درصد دارند، افزایش مشارکت این گروه در بازار کار تا چه اندازه میتواند باعث رشد و پویایی اقتصاد کشور شود. در واقع مسائل مختلف در این سالها باعث شده است تا اقتصاد کشور از یک محرک بسیار قوی برای توسعه محروم باشد.