به گزارش پایگاه خبری اخبارکار به نقل از خبرگزاری آنا، در علم اقتصاد، بیکار به شخصی گفته میشود که در سن (۱۵ تا ۶۵) سالگی جویای کار باشد ولی شغل یا منبع درآمد نداشته باشد.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «اثر شاخص ترکیبی اقتصاد دانشبنیان بر کنترل بیکاری» به این موضوع پرداخته است که متغیر بیکاری نمایندهای از نبود فرصتهای قانونی کسب و درآمد است، وقتی فردی بیکار میشود بازدهی نهایی ناشی از فعالیتهای قانونی کار کاش و انگیزه و احتمال ورود به جرائم افـزایش می یابد.
* افزایش نرخ رشد اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری
به زعم این پژوهش بیکاری عامل ایجاد آشفتگی در شرایط اقتصادی جامعه است. افراد بیکار به صورت سربار در جامعـه ظاهر میشوند و سهمی در تولید کالا و خدمات ندارند، علاوه بر این، مشکل بیکاری باعث گرفتار شدن افراد در مشکلات و گرفتاریهای اجتماعی مثل جرائم، اعتیاد، طلاق و فساد اخلاقی میشود و بنیههای فرهنگی جامعه را به تزلزل و ویرانی هدایت میکند که ادامه این روند، هزینههای اقتصادی و اجتماعی را دربرخواهد داشت.
در این پژوهش آمده است که با وجود بیکاری در جامعه، قدرت خرید افراد پایین میآید و چرخه اقتصاد بـه دلیل فقدان پسانداز و سرمایهگذاری ناشی از بیکاری، کم میشود و در نهایت تولید ملی نیز کاهش مییابد.
این پژوهش بیان میکند که بین افزایش نرخ رشد اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری رابطه مستقیم وجود دارد. یعنی با افزایش تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی، اشتغال ایجاد میشود و نرخ بیکاری کاهش مییابد.
این پژوهش بیان میکند که برای از بین بردن بیکاری، ابتدا باید رشد اقتصادی به وجود بیاید، که کشورهای توسعهیافته برای دستیابی به رشد اقتصادی از ابزار دانش استفاده میکنند.
* ارتباط دانش با بیکاری در جامعه
در این پژوهش آمده است که استفاده از دانش و فناوری باعـث افـزایش مهارت و تخصص نیروی کار، افزایش بهره وری و کاهش هزینههای تولید شده و در نهایت باعث افزایش تولید و کاهش بیکاری میشود. از چند دهه به این طرف، دانش به عنوان یکی از عوامـل تولید و منابع توسعه اقتصادی کشورهای توسعهیافته به حساب میآیـد.
به گفته این پژوهش در عصر حاضر مشاهده میشود که بهترین عملکـرد اقتصادی و بازدهی فعالیتهای اقتصادی از آن کشورهای است که دانش را به طور مطلوب نهادینه و در فعالیتهای تولیدی و اقتصادی از آن استفاده میکنند.
این پژوهش بیان میکند که تغییرات اساسی و یا دگرگونی که در ساختار اقتصادی کشورها طی چند دهه گذشته اتفاق افتـاده است، نشاندهنده وقوع گذار اقتصاد مبتنی بـر منـابع بـه اقتصاد دانشبنیان است. امروزه در ساختار اقتصادی علاوه بر افزایش مطلق تولید، به افـزایش توانایی سیستم اقتصادی، بهبود کیفیت زندگی و افـزایش رفاه نیـز توجه میشـود.
این پژوهش بیان میکند که گسترش و به کارگیری دانش در فعالیتهای اقتصادی سبب افزایش مهارت نیروی کار، تغییرات شیوه جدید تولید، افـزایش بهره وری و کیفیت زندگی میشود، بسیاری از کشورهای دنیا حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان را در راهبردهای تولیدی و اقتصادی مورد توجه قرار دادهاند.
* تقسیمبندی اقتصاد دانشبنیان
این پژوهش بیان میکند که در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران نیز اقتصاد دانشبنیان مطرح است. اقتصاد دانشبنیان در تقسیمبندیهای انجام شده از سوی بانک جهانی، چهار شاخص دارد و عبارتاند از:
- آموزش و توسعه منابع انسانی؛
- زیرساختهای اطلاعاتی؛
- سیستم ابداعها؛
- رژیمهای اقتصادی و نهادی مناسب.
نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از این است کـه شاخص ترکیبی اقتصاد دانشبنیان بر بیکاری تأثیر معنادار منفی دارد.
* نقش اقتصاد دانـشبنیان در پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی
به گفته این پژوهش بر اساس نقش حیاتی اقتصاد دانـشبنیان در پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی، دولتها در راستای ایجاد زمینـه شغلی و کنترل بیکاری از طریق گسترش دانشکدهها، مراکز تحقیقاتی و فناوری و تشویق و حمایت از سیستم نـوآوری (که منجر به خلق دانش و به دنبال آن بهکارگیری دانـش برای تولید کالاهایی با فناوری بالا میشود) را در دستور کار خویش قرار دادهاند.
در ادامه این پژوهش آمده است که سازوکار و مکانیسمهای لازم را برای توسعه زیربناهای مرتبط با ارکان و مؤلفههای اقتصاد دانشبنیان طراحی و زمینههای انگیزشی لازم را برای جذب سرمایهگذاریهای بخش خصوصی ارائه کردهاند.
نتایج به دست آمده از این پژوهش مطابق توصیههای سیاستی زیر قابل پیشنهاد است:
- تعیین سازوکارهای لازم برای استمرار نقـش دولت، توسعه زیربناهای تولیدی کشور و ایجاد زمینههای انگیزشـی لازم بـرای جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی در راستای افزایش کالاهـای صادراتی بـا کیفیت که در بازار کشورهای بیرونی که قابلیت رقابـت با کالاهای سایر کشورها داشته باشد؛
- طراحی سازوکارهای مناسب آموزشی درراستای افزایش دانـش و مهارتهای شغلی کارکنان برای افزایش بهرهوری نیروی کار؛
- اقدامهای جدی، اساسی و مسـتمر در راستای کاهش تورم به واسطه سازوکارهای کارا و مؤثر، برای استقرار و استحکام ثبات اقتصادی و تحکیم رفاه جامعه؛ در شرایط حاضر کـه کشور ایران بـه دلیـل فقدان تعاملهای اقتصادی بینالمللـی مطلوب ناشی از تحریمهای اقتصادی، نمیتواند تولید ناخالص داخلی و جهش اقتصادی را از طریق بیرونگرایی و تعاملهای برونمرزی گسترش دهـد، اگر توسعه سیاسـتهای اقتصادی دانشبنیان و اقتصاد مقـاومتی را بـه صورت هماهنگ در ساختار اقتصادی کشور، ایجاد و دنبال کند نتیجه مؤثری در خصوص؛ درونزایی، افزایش تولیدات داخلی، کاهش بیکاری، تحکیم پایههـای تابآوری و حفظ رشد اقتصادی در بلندمدت کسب خواهدکرد؛
- وجود تورم با درصدی بالا، زنگ خطـر بـرای اقتصاد ایران است آنچنان که تورم موجب افـزایش درآمدهای افرادی با درآمد بـالا و کاهش درآمدهای افرادی با درآمد پایین میشـود، تـداوم ایـن حالـت باعـث ایجـاد شکاف طبقاتی بزرگ خواهد شد و در آن زمان از کنترل دولت خارج میشود و یا اجرای سیاستهای تورمزدایی هزینههای هنگفتی را به همراه خواهد داشت.
بنـابراین پیشنهاد اصلی این پژوهش برای ذینفعان این است که اگر هرچه زودتر و بهتر از پیش، به اقتصاد دانشبنیان توجه و سرمایهگذاری شود، نتایج قابل ملاحظهای بـه ارتباط کاهش تورم ناشی از افزایش تخصص، افـزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولیـدی، کسب خواهد کرد.
این پژوهش به کوشش محمد غفاریفرد (استادیار علوم اقتصادی، دانشکده علوم اجتماعی و رفتاری تهران)، هاشم ملکینصر (کارشناسیارشد علوم اقتصادی، دانشکده علوم اجتماعی و رفتاری تهران) و سید محمد حاذق (کارشناسیارشد علوم اقتصادی، دانشکده علوم اجتماعی و رفتاری تهران) انجام شده است.