“بابای مدرسه” شاید مهربانترین و البته مظلومترین نیروی حاضر در مدارس از نگاه بخش زیادی از دانشآموزان باشد، مرد میانسالی که بعد از هر زنگ تفریح و بعد از اتمام هر شیفت مدرسه، مشغول تمیز کردن حیاط مدرسه و کلاسها میشود یا بعد از تعطیلی مدرسه، شش دانگ حواسش به دانشآموزان به ویژه کم سن و سالها هست که حتماً مادر و پدر یا سرویس به دنبالشان بیاید.
بابای مدرسه با وجود تمام تلاشهایش برای سرپا نگه داشتن مدرسه اما خودش حال و روز خوشی ندارد؛ این را به وضوح در میان گریههای تلخ یک “بابای مدرسه” دیدم…
به جای گوشت برای فرزندان گردن مرغ میخرم!
گفتوگویم با بابای یکی از مدارس شهرستانهای استان تهران به وضعیت معیشتی و سفره خالی او رسید که با اشکهای این مرد برای سفره خالی فرزندانش همراه شد: «ماههاست که نتوانستم گوشت بخرم، چند روز گذشته که به فروشگاه رفتم فقط توانایی خرید گردن مرغ برای سه فرزندم را داشتم.»
اجازه اعتراض هم نداریم
او ادامه میدهد: حقوقم طبق حکم، ۱۰ میلیون تومان است اما رقمی که به دستم میرسد ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و هر ماه هم باید سه میلیون تومان اجاره خانم بدهم، با این حقوق واقعاً زندگی که نه، فقط زندهایم! به هر کدام از مسئولان میگوییم کاری برای سرایداران انجام نمیدهد حتی وقتی قرار شد مقابل وزارت آموزش و پرورش تجمع کنیم، گفتند شناساییتان میکنیم!
مدیران، نماینده دارند، معلمان، نماینده دارند اما سرایداران مدارس هیچ نمایندهای ندارند؛ چه کسی باید حرفهای ما را بزند؟ چرا در آموزش و پرورش این قشر را فراموش کردهاند؟!
این بابای مدرسه میگوید: مدرک تحصیلی لیسانس علوم تربیتی دارم اما با مدرک سیکل استخدام شدم و هر چقدر تلاش میکنم، مدرک تحصیلیام را اعمال نمیکنند تا حداقل حقوقم با مدرک لیسانس پرداخت شود.
از کارگری تا دستفروشی برای گذران زندگی
یکی دیگر از سرایداران مدارس با گلایه از سخنان مسئولان درباره افزایش حقوق سرایداران میگوید: سال گذشته ۸ میلیون تومان حقوق میگرفتیم که امسال به ۱۰ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان رسیده است، سه فرزند دارم، یک دانشجو و دو دانشآموز با این حقوق چگونه زندگی را اداره کنم؟! برای تأمین هزینههای زندگی کارگری سر ساختمان، رانندگی در اسنپ و دستفروشی انجام میدهم.
او درباره سنگینی کار سرایداران مدارس ادامه میدهد: از سال ۹۲ تا به امروز برای مدارس نیروی سرایدار استخدام نکردهاند و اکثر نیروهای موجود سن بالایی داشته و توانایی کار ندارند و از نیروهای جوان آنقدر کار میکشند که فرسوده شدهاند؛ مدرسه در دو شیفت با یک هزار دانشآموز را یک سرایدار تمیز میکند و هزینه شیفت دوم را هم پرداخت نمیکنند! باور کنید، تمیز کردن سرویسهای بهداشتی، حیاط، کلاسهای درس، راهروها و دفتر مدیر و معاونان کار کمی نیست.
وعدههایی که محقق نمیشود
مسئولان وزارت آموزش و پرورش تا به امروز وعدههای مختلفی درباره ترمیم حقوق سرایداران مدارس دادهاند از جمله طرح این مسئله در شورای حقوق و دستمزد که حداقل از دولت گذشته این موضوع شنیده میشود اما هیچگاه به سرانجامی نرسیده است.
افزایش حقوق خدمتگزاران مدارس در حال پیگیری است
اخیراً علی فرهادی؛ معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش از افزایش تا سقف ۲ میلیون تومانی حقوق سرایداران سخن گفته است؛ اما سرایداران مدارس میگویند: حقوق آنها در مجموع در سال ۱۴۰۳ به ۱۰ میلیون تومان رسیده است که با توجه به تورم موجود در کشور و هزینههای سرسامآور، زندگی حداقلی خانواده این افراد را به مخاطره انداخته است.
به نظر میرسد، باباهای مدارس جزو فراموششدگان در آموزش و پرورش هستند و چون صدای آنها به جایی نمیرسد، اعتراضشان از سوی مسئولان کشور جدی گرفته نمیشود!
نیروهای خدماتی آموزش و پرورش درخواستهای عجیبی ندارند، درخواستهایی که میتوان آنها را حقوق اولیه این افراد دانست اما حتی صدای آنها هم به گوش مسئولان نمیرسد! و گذران دشوار زندگیشان هم جزو دغدغه مسئولان چه در دولت تدبیر و امید چه در این دولت نبوده و نیست.