به گزارش اخبارکار به نقل از شهرآرانیوز، آزمون استخدامی آموزش و پرورش برای جذب آموزگاران مقطع ابتدایی برگزار شد و داوطلبان برگزیده، خود را آماده مصاحبه و آزمونهای اختصاصی جذب مینمایند. با این حال، گروهی از داوطلبان هستند که به علت نابینا بودن و تبعیضهای استخدام، امید چندانی به جذب ندارند.
براساس قانون حمایت از حقوق معلولان، تمامی دستگاههای دولتی موظف هستند ۳ درصد از سهمیه استخدام خود از طریق آزمونهای رسمی را به افراد دارای معلولیت اختصاص دهند. اما طی چند سال اخیر که آزمونهای متعددی برای استخدام در نهادهای گوناگون برگزار شد، سهم اندکی برای معلولان دیده شد و برخی نهادها نیز به هیچ عنوان کدهای شغلی متناسب با این قشر را ارائه ندادند.
عدم استخدام بیش از ۲۷ داوطلب نابینا
گزارشها حاکی از آن است در آخرین آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش برای جذب آموزگار مقاطع ابتدایی و ابتدایی استثنایی، داوطلبان دارای معلولیت بینایی که پذیرفته نیز شده بودند، در کمیسیونهای پزشکی وزارتخانه رد شدند.
تاکنون بیشترین تعداد داوطلبان رد شده از استانهای اصفهان و گلستان با ۲۷ داوطلب بوده است و این در حالی است که سایر داوطلبان استانهای دیگر هنوز به مرحله کمیسیون پزشکی استانهای خود نرسیده اند و این امکان وجود دارد که آنها نیز به همین سرنوشت دچار شوند.
مهمترین اتفاق در این رابطه آن است که بدانیم آموزش و پرورش در دفترچه آزمون استخدامی هیچ محدویت و منعی برای نابینایان اعمال نکرده بود؛ اما در مصاحبه حضوری به آنان اعلام کرده که براساس بخشنامه این وزارتخانه، نابینایان نمیتوانند معلم مدارس استثنایی شوند. انگار هیچ کس نمیخواهد فرصت تدریس و ارتباط با دانش آموزان نابینا را به معلم نابینا بدهد.
نگران آینده مان هستیم!
با یکی از داوطلبان آزمون استخدامی به گفتوگو نشستیم. دانش آموخته مقطع کارشناسی ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد است و مشکل بینایی دارد. او در آزمون استخدامی شرکت کرده است و با توجه به قبولی اش، در انتظار دعوت به مصاحبه و کمیسیون پزشکی استان خراسان رضوی میباشد.
این خانم جوان در گفتگو با شهرآرانیوز گفت: نابینایان جز استخدام به عنوان معلم راه دیگری ندارند؛ هیچ ادارهای ما را استخدام نمیکند و شرایط جامعه نیز برای حضور ما هموار نیست.
وی ادامه داد: سالها با سختی و مشقت درس خواندیم و کتابهای گران به خط بریل تهیه کردیم یا کتابهای مختلف درسی و صدای معلمهای خود را ضبط کردیم به امید آنکه موفق شویم و برای جامعه خودمان سودمند باشیم. اما کسی ما را نمیبیند و صدایمان را نمیشوند.
این داوطلب استخدام آموزش و پرورش با یادآوری حقوق معلولان عنوان کرد: چرا هنگامی که براساس قانون باید ۳ درصد سهمیه استخدامی را به معلولان اختصاص دهند، در حق ما جفا میشود و علیرغم آنکه با تبعیضهای فراوان در منابع آزمون، بازهم قبول میشویم، اما ما را رد میکنند؟
وی اشاره کرد: هنوز به کمیسیون پزشکی دعوت نشده ایم، اما احتمالا ما هم به سرنوشت سایر هم نوعانمان دچار خواهیم شد. انتظار ما از رسانهها این است که صدای ما باشند و کمک کنند به حق خود برسیم.
بیش از ۹۵ درصد ادارات معلولان را استخدام نمیکنند
مدیر مدرسه نابینایان امید مشهد در گفتگو با شهرآرانیوز با ابراز تاسف از رد گسترده داوطلبان نابینا در کمیسیونهای استخدامی گفت: مشکل همیشگی ما، نگاه غیر تخصصیای است که به اشتغال معلولان وجود دارد.
سعید دولابی که نابینای مطلق میباشد در ادامه این گفتگو اشاره کرد: حوزه اشتغال در شرایط کنونی نه تنها برای معلولان که برای بسیاری از افراد جویای کار حائز اهمیت است. اما شرایط افراد دارای معلولیت واقعا بسیار متفاوت است.
وی با انتقاد از تفکر حاکم در آموزش و پرورش گفت: نگاه متفاوت مسئولان وزارت به جذب آموزگاران دارای معلولیت سبب شده است که افراد نابینا دیده نشوند و حق آنها پایمال شود.
دولابی تاکید کرد: در بسیاری از رشتههای تحصیلی باید از مدرسین غیر معلول بهره برد و ما نیز به آن اذعان داریم؛ اما برخی دروس علوم انسانی یا دروس تئوری را میتوان به جامعه هدف ما ارائه کرد تا هم زمینه اشتغال ایشان فراهم شود و هم فرصتهای برابر در جامعه به وجود آید. اما وزارتخانه معتقد است معلم باید سالم باشد.
این مدیر نابینای مشهدی با انتقاد از دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرکز آموزشی تربیت معلم تصریح کرد: سال گذشته، دانش آموزی داشتیم که با رتبه زیر هزار، خواهان تحصیل در دانشگاه فرهنگیان بود. اما مدیران مرکز خراسان رضوی این دانشگاه با ثبت نام این جوان موافقت نکردند و این در حالی بود که برخی دیگر از شعبات این دانشگاه در سراسر کشور منعی برای ثبت نام دانشجوی معلول نداشتند.
دولابی عنوان کرد: ما بر این عقیده ایم که دروس پایههای اول و دوم ابتدایی حتما نیازمند آموزگار غیر معلول میباشد. اما از پاسه سوم به بعد میتوان به آموزگار نابینا یا ناشنوا و حتی جسمی حرکتی اعتماد کرد و شرایط را حتی با حضور یک منشی در کنار آموزگار در کلاس مهیا نمود.
وی در پایان از وضعیت اشتغال معلولان در دستگاههای جز آموزش و پرورش انتقاد کرد و گفت: بیش از ۹۵ درصد از ادارات و نهادهای دولتی حاضر نیستند افراد دارای معلولیت را استخدام کنند و همین مسئله سبب میشود تا همگی به سوی آموزش و پرورش بیایند. خب واقعیت آن است که مگر این نهاد چه تعداد فرصت شغلی، آنهم متناسب با شرایط هم نوعان ما دارد؟ اکنون در ۴ مرکز آموزشی نابینایان در مشهد، حدودا ۴۰ آموزگار کم بینا و نابینا داریم، اما گمان نمیکنم بیش از این ظرفیت در آموزش و پرورش استثنایی استان بتوان آموزگار نابینا به خدمت گرفت.
نیازمند ۱۷۰ آموزگار در مدارس استثنائی خراسان رضوی هستیم
رئیس اداره آموزش و پرورش استثنائی خراسان رضوی با اشاره به شرایط جذب داوطلبان تدریس مدارس گفت: در حال حاضر نیازمند ۱۷۰ آموزگار جدید برای مدارس استثنائی سر تا سر استان هستیم.
جواد روحانی با اعلام این خبر به خبرنگار شهرآرانیوز ادامه داد: تدریس در مدارس دانش آموزان استثنائی شرایط خاصی دارد و انتخاب مدرس با حساسیت بیشتری دنبال میشود.
وی افزود: در حال حاضر حدود ۱۷۸ آموزگار دارای معلولیتهای جسمی حرکتی، بینایی و شنوایی در سطح استان مشغول فعالیت هستند و به دانش آموزان نیازهای ویژه درس میدهند.
روحانی در واکنش به رد صلاحیت داوطلبان نابینا و کم بینا در آزمون اخیر تصریح کرد: صلاحیت بررسی شرایط جذب آموزگار در استانهای مختلف، با اداره کل آموزش و پرورش است و ادارات استثنائی اختیاری در جذب ندارند. با این حال، نمایندهای در فرایند بررسی صلاحیت داوطلب پذیرفته شده از سوی آموزش و پرورش استثنایی حضور دارد تا مشاورههای تخصصی جذب را ارائه دهد.
رئیس اداره آموزش و پرورش استثنائی خراسان رضوی ادامه داد: در بسیاری از دروس واقعا نمیتوانیم همکار دارای معلولیت جذب کنیم. اما رشتههای تئوری و علوم انسانی این امکان را دارند تا از ظرفیتهای داوطلبین نابینا، ناشنوا و جسمی حرکتی بهرهمند شوند.
روحانی در پاسخ به اینکه آیا نیروی غیر نابینا و غیر ناشنوا میتواند با دانش آموزان این دو قشر از معلولیت ارتباط برقرار کند یا خیر توضیح داد: تمامی پذیرفته شدگان نهایی باید یکسال دورههای مهارت آموزی بریل و جهت یابی و زبان اشاره را بگذرانند تا آماده ارتباط با دانش آموزان استثنائی باشند.
گفتنی است شرایط معیشت، تحصیل و اشتغال افراد دارای معلولیت روز به روز شکل بحرانی تری به خود میگیرد و همزمان سازمانها و نهادهای متولی بجای رفع مشکلات، گرههای زیادی را به وجود میآوردند و باید دید در نهایت افراد دارای معلولیت میتوانند از حقوق متداول خود بهرهمند شوند یا بار دیگر به حاشیه رانده خواهند شد.