اقتصادهای آمریکای لاتین طی نیم قرن گذشته سیاستگذاران را ناامید کردهاند. رشد اقتصادی در این منطقه آنطور که باید نبوده و خیلیها را متعجب کرده است. این در حالی است که انتظار میرفت این منطقه خیلی سریع در مسیر رشد اقتصادی گام بردارد. کار تا جایی پیش رفت که تحلیلگران از اصطلاح «نفرین منابع» برای اشاره به این موضوع استفاده کردند. به مرور، سرمایهگذاران از اینکه در این مناطق دست به سرمایهگذاری بزنند، پشیمان شدند. اما دلیل این اتفاق چه بوده است؟
سرانه درآمد در آمریکای لاتین در سال ۱۹۶۲ سه برابر سرانه درآمد در شرق آسیا بود. اما در سال ۲۰۱۲ این منطقه به همان سطحی رسید که شرق آسیا در آن قرار داشت و در سال ۲۰۲۲ هم سرانه درآمد در شرق آسیا ۴۰ درصد نسبت به آمریکای لاتین افزایش پیدا کرد. اگر برابری قدرت خرید را هم در نظر بگیریم، وضعیت از این بدتر میشود. براساس آمار بانک جهانی، اقتصاد آمریکای لاتین در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، کمترین رشد را در میان همه اقتصادهای جهان داشته است. این قطعا ناامیدکننده به نظر میرسد.
این روزها وضعیت در آمریکای لاتین بدتر هم شده است. انتظار میرود رشد اقتصادی در سال ۲۰۲۳ به ۱.۹ درصد برسد و در سال ۲۰۲۴ هم همچنان زیر ۲ درصد باقی خواهد ماند. این در حالی است که میانگین رشد اقتصادی در سایر اقتصادهای نوظهور در جهان بیش از ۴ درصد است. طبق پیشبینیهای بانک جهانی، اقتصاد آمریکای لاتین تا پایان سال ۲۰۳۰ نسبت به سایر اقتصادها همچنان در بدترین وضعیت خواهد بود و این شرایط بد را برای خودش حفظ خواهد کرد. همهگیری کرونا به شدت به آمریکای لاتین ضربه زد. این منطقه بیشترین میزان مرگومیر را براساس مناطق در فاصله مارس ۲۰۲۰ تا اکتبر ۲۰۲۱ داشت. بهبود اقتصادی هم در این منطقه از زمان همهگیری کرونا کاملا متوقف شده است.
*بحران بهرهوری
پرسشی که ذهن را مشغول میکند این است: چرا اقتصادهای فعال در منطقه آمریکای لاتین تا این اندازه ضعیف هستند؟ این منطقه مملو از کارگران بسیار است و باید با این کارگران، رشد اقتصادی قابل توجهی را تجربه کند. اما ظاهرا همین نیروی کار به مانعی برای رشد اقتصادی تبدیل شده است. رشد جمعیت در آمریکای لاتین جزو بالاترینها در جهان است. برزیل و مکزیک که بیشترین رشد جمعیت را در این منطقه داشتهاند، ضعیفترین رشد اقتصادی را تجربه کردهاند. سن نیروی کار در این کشورها طی ۳۰ سال گذشته بیش از دو برابر شده است. اما ظاهرا مشکلاتی وجود دارد که شرایط را برای اقتصاد آمریکای لاتین وخیم کرده است.
بزرگترین مشکل در آمریکای لاتین این است که کارگران فعال در این کشورها، بهرهوری قابل ملاحظهای ندارند. البته بررسی بهرهوری برای اقتصاددانها کار سادهای نیست. اما اکثر مطالعاتی که در زمینه آمریکای لاتین صورت گرفته نشان میدهد بهرهوری کارگران در آمریکای لاتین بسیار پایین است. طبق مطالعات بانک جهانی، کارگران در آمریکای لاتین در زمینه پایین بودنِ بهرهوری، پس از خاورمیانه، رتبه دوم را در جهان دارند. در میان کشورهای OECD، مکزیک پایینترین میزانِ رشد بهرهوری را دارد. متوسط رشد بهرهوری در این کشور از سال ۲۰۰۰ تا کنون در محدوده ۰.۲ درصد تا ۰.۵ درصد بوده است. اما در شرق آسیا، بهرهوری سالانه بیش از ۲ درصد است و مدام افزایش پیدا میکند.
یکی از دلایلی که پایین بودنِ بهرهوری را رقم زده، ضعف در سرمایهگذاری است. زمانیکه شرکتها از سرمایه کافی برای بهرهگیری از فناوری، زیرساخت و آموزش برخوردار نباشند، کارگران هم از گردونه رقابت جا میمانند. براساس گزارش صندوق بینالمللی پول، کمبود سرمایهگذاری از جایی به بعد خودش به معلول هم تبدیل شده است. یعنی در ابتدا، سرمایهگذاریها کم بوده و منجر به کاهش بهرهوری در میان کارگران شده است. اما به مرور، کم بودنِ بهرهوری در میان کارگران، سرمایهگذاران را در امر سرمایهگذاری بیمیل و بیرغبت کرده است.
کمبود رقابت از دیگر مسائلی است که باعث شده بهرهوری در میان کارگران کاهش پیدا کند. رقابت میتواند جرقه تلاش بیشتر برای افزایش بهرهوری را بزند. اما در آمریکای لاتین شاهد چنین مسئلهای نیستیم. در کنار همه اینها، اقتصاد در سایه هم به صورت نامنظم از کارگران بهرهکشی میکند، آنها ناچار میشوند از صبح زود تا دیروقت، ساعتها کار کنند و به همین خاطر بهرهوریشان در حداقلیترین وضعیت ممکن قرار دارد و فرصتی برای بهبود پیدا نمیکند. اگر آمریکای لاتین به دنبال کارگرانی است که بیشتر به کارش بیایند، باید سیاستهای جدید را مورد نظر قرار دهد تا شرایط را در نهایت بهبود ببخشد.