یک سال از ویدئوی معروف «زید خان»، کاربر تیکتاک گذشت. ویدئویی با تصاویری از متروی نیویورک و صدای آرام او که توضیح میدهد: «اخیرا با کلمهای آشنا شدم که خیلی نظرم را جلب کرد؛ استعفای بیسر و صدا. در این حالت، تو رسما از شغلت استعفا نمیدهی. فقط دیگر برایش سنگ تمام نمیگذاری. تو کماکان وظایفت را انجام میدهی اما دیگر از نظر ذهنی اعتقاد نداری که شغل، باید اولویت و تمام زندگیات باشد.» این ویدئو در مدت کوتاهی میلیونها بازدیدکننده داشت. زید خان از پدیدهای صحبت کرد که حالا سوژه بسیاری از نشریات و رسانهها و تیتر اخبار شده. خبر این است که کارمندها دیگر دل به کار نمیدهند. پس از پاندمی، مفهوم، هدف و چگونگی کار کردن، دستخوش تغییرات بسیاری شده. حالا کارمندها از کارفرمایان، مطالبات جدیدی دارند که انعطافپذیری، یکی از مهمترینهاست.
۱-سرنوشت بشر در گرو رضایت کارکنان
چندی پیش، موسسه گالوپ، گزارش «وضعیت محیط کار جهانی سال ۲۰۲۳» را منتشر کرد. از میان دهها آمار، از همه جدیتر و تکاندهندهتر این بود: طبق نظرسنجی، گرچه شمار کارکنان موفق در سال ۲۰۲۲ به رکوردی تاریخی رسید، اما حالا در سال جدید، اغلب کارکنان جهان در حال «ترک بیسر و صدای» شغل خود هستند. ترک یا استعفای بیسر و صدا یا نامحسوس در وصف کارکنانی به کار میرود که در محل کار حاضر میشوند، اما اشتیاقی نسبت به شغل خود ندارند، دل به کار نمیدهند و به انجام حداقل وظایف اکتفا میکنند. چنین کارمندی از نظر ذهنی از شغلش فاصله گرفته است. از هر ۱۰ نفر، تقریبا ۶ نفر در این گروه قرار میگیرند. گالوپ تخمین زده که بازدهی از دست رفته ناشی از عدممشارکت کارکنان میتواند خسارتی ۸/ ۸ تریلیون دلاری به اقتصاد جهانی وارد کند که معادل ۹/ ۹درصد تولید ناخالص داخلی جهانی است. جان کلیفتون، مدیرعامل گالوپ میگوید: «این رقم برای ایجاد تفاوت میان موفقیت و شکست بشریت، کافی است.»
۲- گرایش کارکنان به ترک بیسر و صدا
میشل ۲۷ ساله ساکن آمریکا میگوید: «حس میکنم بستر کافی برای رشد و پیشرفتم در اینجا وجود ندارد.» اما حالا کارکنان، بیسر و صدا در حال ترک شغل خود هستند. ممکن است جسمشان در محل کار حضور داشته باشد یا پشت کامپیوتر خود نشسته و وارد سیستم شده باشند اما نمیدانند چه کار باید بکنند یا اصلا کارشان چه اهمیتی دارد. همچنین، هیچ حس پیوند حمایتیای با همکاران، مدیر یا سازمان خود ندارند.
۳- سطح استرس همچنان بالاست
کارمندی از نیجریه میگوید: «وقتی کارم تمام میشود، آنقدر احساس خستگی میکنم که بعضی روزها انرژی حرف زدن هم ندارم. به همین علت، به مرور زمان، خانواده و دوستانم من را به در دسترس نبودن متهم میکنند.» در سطح جهانی، ۴۴درصد کارکنان گفتهاند که در روز قبل از نظرسنجی، استرس خیلی زیادی را تحمل کردهاند. این دومین سال متوالی است که استرس رکورد تاریخی میزند. میزان استرس کارمندها در ۲۰۲۰، افزایش یافت که احتمالا دلیلش کرونا بود. اما در کل، این رقم طی یک دهه اخیر روندی افزایشی داشته است. عوامل متعددی در استرس نقش دارند اما به باور موسسه گالوپ، «مدیران» نقش بسیار مهمی در استرس کارکنان خود در محل کار دارند که این روی استرس کلی کارمندها در طول روز تاثیر میگذارد.
۴- بیش از نیمی از کارکنان به شکل فعال یا منفعلانه در جستوجوی شغلند
راکل، تحلیلگر حملونقل ساکن برزیل میگوید: «قبلا وقتی به خانه میرفتم، فکرم مشغول کار بود. همه چیز را سر همسرم خالی میکردم. به شدت ناراضی بودم. بعدها وقتی شغلم را تغییر دادم، وضعیت بهتر شد، اما کماکان ناراضی بودم.» از میان کشورها و مناطق شرکتکننده در نظرسنجی، ۵۱درصد افراد شاغل گفتهاند که یا به طور فعال به دنبال شغل جدیدند یا منتظر فرصتند. افزایش حقوق، مهمترین عاملی است که در شغل بعدی خود مطالبه میکنند. افزایش سطح سلامت و فرصت پیشرفت نیز دو مطالبه دیگرند.
۵- مشارکت کارکنان از محل کار کردن آنها مهمتر است
فرانک، تکنیسین فنی ساکن برزیل میگوید: «ای کاش مدیرم بیشتر حضور داشت.» در سازمانهایی که کارکنان دورکارند، همواره یک بحث مطرح بوده: کدام بهتر است؟ دورکاری یا کار ترکیبی یا حضوری؟ دورکاری میتواند انعطافپذیری فوقالعادهای ایجاد کند و استرس رفت و آمد را از بین ببرد. از سوی دیگر، اما حضور در محل کار میتواند فرصتهایی برای پیوند کارکنان، همکاری و آموزش ایجاد کند. طبق تحلیلهای گالوپ، میزان مشارکت، تاثیر بیشتری بر استرس کارکنان دارد تا محل کار کردنشان. احساس افراد نسبت به شغلشان، ارتباط چندانی به دورکاری یا حضوری کار کردن ندارد بلکه تا حد زیادی به ارتباطشان با تیم و مدیر بستگی دارد.
۶- استعفاکنندگان بیسر و صدا از مطالبات خود آگاهند
بولاجی، صندوقدار ۳۹ ساله اهل نیجریه میگوید: «محل کار من، به من فرصت رفتن به کلیسا، دیدار با خانواده یا سفر را نمیدهد.» گالوپ از شرکتکنندگان پرسید: «اگر میتوانستید یک تغییر در کارفرمای فعلی خود ایجاد کنید تا به یک محل کار عالی تبدیل شود، چه میکردید؟» به طور کلی، ۸۵درصد پاسخها به یکی از این سه گروه ربط داشتند: «مشارکت یا فرهنگ، حقوق و سلامت.» ۴۱درصد گفتند که مشارکت یا فرهنگ سازمان خود را تغییر میدادند. ۲۸درصد گفتند که حقوق و مزایا را تغییر میدادند و ۱۶درصد، گزینه سطح سلامت را انتخاب کردند.
افرادی که مطالباتشان در گروه سلامت قرار میگرفت، عمدتا خواهان این موارد بودند: «توضیح بهتر درباره تغییر برنامههای کاری، اضافهکاری کمتر، فرصت دورکاری بیشتر، تایم استراحت بیشتر یا طولانیتر، کلینیکهای درمانی، جدی گرفتن مقوله سلامت از سوی کارفرما، ایجاد فضایی برای استراحت یا جمع شدن کارکنان جهت صرف چای. این همان «توازن میان کار و زندگی» است که طی سالهای اخیر به یکی از اصلیترین مطالبات کارکنان تبدیل شده و طیف گستردهای از خواستهها را در بر میگیرد. کارکنان این روزها میدانند که کار، همه زندگی نیست. بهعلاوه، سلامت کارکنان فقط محدود به جسم نیست. سلامت روان نیز بسیار حائز اهمیت است.بسیاری از پاسخدهندگان گفتند که دوست دارند بیشتر از آنها قدردانی شود، فرصتهای یادگیری بیشتری در اختیارشان قرار گیرد، اهداف شفافتری داشته باشند و البته، مدیران بهتری. آزادی عمل، احترام، فرصت ارتقا و راهنمایی و آموزش بهتر نیز جزو مطالبات کارکنان هستند.
طرح مطالبات از سوی کارمندها نشاندهنده این است که آنها پتانسیل این را دارند که دل به کار بدهند، در صورتی که به مطالباتشان پاسخ داده شود. آنها درخواستهای خود برای مشارکت بیشتر را کاملا واضح گفتهاند و حالا وظیفه مدیران و رهبران است که پاسخ دهند. با ایجاد یک فرهنگ مثبت که به رشد و ارتقای سلامت کارکنان منجر شود، میتوانند استعفاکنندگان بیسر و صدا را دوباره به مشارکت تشویق کنند. این کار، زمان و تلاش نیاز دارد، اما ممکن است.
رد پای دورکاری در مشاغل غیرمنتظره
سالهاست که بسیاری از مشاغل به صورت دورکاری انجام میشوند: برنامهنویسی، حسابداری، نویسندگی، مترجمی، مشاوره، پشتیبانی فنی، طراحی، بازاریابی محتوا و دهها شغل دیگر. اما حالا والاستریت ژورنال در گزارشی اعلام کرده که دورکاری به حوزههای غیرمنتظره نیز نفوذ کرده. فقط «یقه سفیدها» نیستند که به جای حضور در اتاق هیاتمدیره، از اتاق خواب خود کار میکنند (کارکنان کتشلواری، حقوقبگیر و پشتمیز نشین که کارهایشان عمدتا غیریدی است). حالا کارکنان و کارگران دارای درآمد و سطح تحصیلات پایینتر، موسوم به «یقه آبیها» نیز زمان بیشتری را به صورت ریموت کار میکنند. طبق گزارش این نشریه، سال گذشته، میزان دورکاری این قشر در مقایسه با قبل از کرونا، افزایش داشته. گرچه سبک زندگی آمریکاییها تا حد زیادی به روال قبل از کرونا برگشته اما دورکاری همچنان به قوت خود باقی است و در حال ایجاد تغییر در بسیاری از تخصصهاست.
میانگین ساعات دورکاری در خانه
طبق آمارها، آمریکاییها در سال ۲۰۲۲ در مقایسه با سال ۲۰۱۹ (قبل از اینکه کرونا بیاید) به طور میانگین دو ساعت بیشتر دورکاری کردهاند. این رقم مربوط به همه افراد شاغلی است که بخشی یا تمام کار خود را به صورت دورکاری انجام دادهاند. این میتواند طیف گستردهای را شامل شود: از چک کردن یک دقیقهای ایمیل شرکت در خانه تا یک شیفت ۱۲ ساعته. توجه کنید که این آمار فقط مربوط به کارهایی است که مشخصا در «خانه» انجام شدهاند، نه در مکانهای دیگری مثل کافه. اما نکته جالب این آمار، گرایش مشاغل ردهپایین و کمدرآمد به دورکاری است. این افراد در سال ۲۰۲۲ در قیاس با سال ۲۰۱۹، روزانه سه ساعت بیشتر دورکاری کردهاند. در بحبوحه پاندمی، بسیاری از مشاغل کمدرآمد اداری و پشتیبانی تلفنی به صورت دورکاری درآمدند.
جولیا پولاک، اقتصاددان ارشد وبسایت «زیپ ریکروتر» میگوید که این تغییر از نگاه مدیران، واکنشی موقت به یک شرایط اضطراری بود. آنها قصد داشتند پس از آنکه آبها از آسیاب افتاد، کارکنان را به محل کار برگردانند تا بتوانند بر کارشان نظارت کنند. اما اتفاق دیگری رقم خورد. پولاک میگوید: «بسیاری از کارفرماها تعجب کردند وقتی دیدند که بازدهی این کارمندها نه تنها تغییری نکرده بلکه در مواردی بیشتر هم شده است.» پس از بازگشایی ادارات، به لطف افزایش بازدهی، ارتقای رضایت کارکنان، کاهش غیبت و صرفهجویی در هزینههای دفتر کار فیزیکی، شرکتها تصمیم گرفتند دورکاری را به عنوان یک آپشن دائمی به بعضی از کارکنان کمدرآمد ارائه کنند. حدود ۲۲درصد آگهیهای خدمات مشتری در وبسایت زیپریکروتر در ژوئن امسال، دورکاری را ارائه میکردند که در قیاس با ژوئن ۲۰۱۹، چهاردرصد افزایش داشته است.
افزایش دورکاری در میان مشاغل کمدرآمد حوزه خدمات مشتری، ثبت دادهها و پشتیبانی فنی باعث افزایش میزان کلی دورکاری در میان آمریکاییهایی شده که دارای تحصیلات پایینتر، مثلا دیپلم هستند. شرکتها معمولا نیروهای دورکاری که نیازمند مدرک دانشگاهی نیستند را برونسپاری میکنند، به این معنی که از میان کارجویان مناطقی انتخابشان میکنند که هزینههای زندگی در آنها کمتر است. درآمد یک کارمند دورکار خدمات پشتیبانی در میسیسیپی، کمتر از درآمد یک کارگر فستفود در نیویورک است. بنابراین، کارکنان این مشاغل ممکن است با ریسک از دست دادن شغل خود مواجه شوند: اول از سوی کارجوهای کشورهای دیگر و دوم به واسطه هوش مصنوعی. به باور برخی کارشناسان، داشتن یک شغل کمدرآمد و «کاملا ریموت»، گزینه چندان امنی نیست.