به گزارش اخبارکار به نقل از ایکنا، یکی از مشکلات کشور در حوزه سیاستگذاری و برنامهریزی آموزش عالی، رشد نسبتا بیضابطه مراکز آموزشی و آمار بالای پذیرش دانشجو در برخی رشتهها بدون در نظر گرفتن ظرفیت و شرایط اشتغال است. محصول این رشد کمّی، هزاران دختر و پسر جوانی هستند که پس از چندین سال صرف عمر و هزینه و دریافت مدرک دانشگاهی شغل متناسب با تحصیلات خود را پیدا نمیکنند و به مشاغل کاذب و نامرتبط روی میآورند و عملا سرخورده و افسرده میشوند.
این موضوع علاوه بر ایجاد نوعی حس سرخوردگی و ناکامی در میان قشر جوان، زمینه مشکلات بسیار دیگری از جمله بهرهوری پایین نیروی انسانی، مشکلات معیشتی، خروج نیروی کار از کشور و … را فراهم میکند.
در همین زمینه با حجتالاسلام و المسلمین علی رجبزاده، عضو شورای مشورتی معاونت آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گفتوگو کردیم.
وی در پاسخ به پرسشی درباره راهکار وزارت علوم برای کاهش فارغ التحصیلان بیکار توضیح داد: برای این منظور ما در وزارت علوم دوره کارشناسی ارشد حرفهای تعریف کردیم یعنی شما واحدهای درسی را متناسب با بازار کار و رشته تخصصی خودتان بخوانید و وقتی خواندید در کنار کار آکادمیک ارتباط با جامعه و صنعت را هم یاد بگیرید. در علوم انسانی بیشتر ارتباط با جامعه مطرح است و در رشتههای فنی ارتباط با صنعت مطرح است.
وی افزود: الآن با توجه به رشد تکنولوژی و فناوریهایی مثل متاورس بسیاری از شغلها در ده سال آینده ناپدید خواهند شد و شغلهای جدید ایجاد خواهد شد. اگر برنامهمان را روی افق ۲۰ سال آینده نبندیم همین تعداد فارغ التحصیلی که فکر میکنیم در آینده شاغل خواهند بود هم بیکار میمانند چون زمینه شغل برایشان وجود ندارد. به همین جهت الآن در وزارت علوم ذیل معاونت آموزش کمیتههای ماموریتی تشکیل شده است، مثل کمیته دانشگاههای نوین، کمیته آموزش الکترونیکی، کمیته دانشگاه حکمتبنیان و کمیته امور بینالملل که دارند در این زمینه کار انجام میدهند و آییننامه مینویسند در عین حال هنوز یک بخش عمده از کار زمین مانده است. در همین راستا امسال قریب ۱۱۰۰ کد رشته مقطع ارشد از دفترچه حذف شد. این معنایش این است که این رشتهها زمینه شغل ندارند و باید کنار بروند و در کنارش رشتههای جدید تعریف شود که شغل داشته باشند.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: الآن برنامه ما این است که دانشجویان را بورسیه کنیم. مثلا دانشگاه صنعتی نیشابور میخواهد رشته جدید ایجاد کند، این تاسیس رشته باید متناسب با کار باشد. به عنوان مثال در شهر نیشابور یک معدن فیروزه داریم، این معدن میآید تعدادی از دانشجویان کارشناسی دانشگاه را جذب میکند. ما این همه کارخانه و معادن و مراکز در کشور داریم که میتوانند متناسب با نیازهای خودشان دانشجویان را بورسیه کنند و ما متناسب با نیاز بازار کار رشته جدید تاسیس کنیم و آموزش جدید بدهیم.
وی ادامه داد: یک کار دیگر که در این زمینه صورت گرفته است تاسیس دانشکدههای علوم و فنون است که قرار است در تعدادی از دانشگاههای بزرگ ایجاد شود. این دانشکدهها هزینه جدید ایجاد نمیکنند بلکه هیئت علمی، استاد و کلاس را از دانشکدههای دیگر میگیرند و در یکجا رشتههای صنعتمحور و جامعهمحور را به دانشجویان آموزش میدهند. بعد از چند سال ممکن است آن رشته زمینه شغل نداشته باشد لذا رشته حذف میشود و رشته جدیدی تاسیس میشود. اینطوری نه هزینه ایجاد میکنیم، نه ساختمان اضافه میشود نه هیئت علمی جدید جذب میشود بلکه با موجودی خود دانشگاه یک کار جدیدی انجام میگیرد که خروجی آن نیازمحور و شغلمحور است. اساسا هدف ما این است که جوان ما بیکار نماند و انگیزه خود را از دست ندهد و برای کشور ثروت ایجاد کند.
رجبزاده در مورد چالش بیکاری فارغ التحصیلان رشته الهیات و معارف اسلامی توضیح داد: رشتههای الهیات رشتههای مستقلی نیستند که خودشان شغل تولید کنند بلکه رشتههای واسط هستند. به همین خاطر الآن ما در دانشگاههای دنیا فلسفههای مضاف داریم مثلا فلسفه فیزیک، فلسفه شیمی، فلسفه علم داریم که نیاز صنعت است. بنابراین ما باید رشتههای علوم انسانی را کاربردی کنیم. کاربردی کردن یعنی بینارشتهای کردن، یعنی علم مضاف ایجاد کردن. وقتی فلسفه مضاف ایجاد میکردید، میتوانید آن مبانی را در حوزه اجرا به کار ببندید که تاثیر خوبی هم دارد. پس برای رشتههای الهیات و معارف هم میشود کار ایجاد کرد ولی راهی است که هنوز در اول آن قرار داریم و باید قدمهای موثری بردشته شود.
وی در پاسخ به اینکه توسعه رشتههای الهیات و معارف چقدر متناسب با نیاز کشور بوده است و آیا شاهد زیادهروی در این حوزه نبودهایم، توضیح داد: به نظر من دانش الهیات و معارف در کشور ما خیلی توسعه پیدا نکرده است چون نهاد رهبری به تعداد محدودی از دانشگاهها ماموریت داد و اجازه نداد این حوزه خیلی توسعه پیدا کند. مضاف بر اینکه باید بررسی میدانی شود و اینطور نمیشود قضاوت کرد. چه بسا به این میزان فارغ التحصیل رشته الهیات در کشور نیاز باشد، چه بسا اصلا این تعداد کم باشد. این باید به مطالعات میدانی موکول شود که مراکز پژوهشی راحتتر میتوانند این کار را انجام دهند.
وی در پایان تاکید کرد: در مدیریت آموزش عالی کشور بحث تربیت مهم است، بحث ماموریتگرایی دانشگاه مهم است، اینکه استادانی در تراز دانشگاه اسلامی داشته باشیم مهم است. آن چیزی که در مورد دانشگاه از سوی مقام معظم رهبری مد نظر بوده، دانشگاه حکمتبنیان است. ما باید جایگاه حکمت را حفظ کنیم و با نگاه حکمتبنیان استادهایی در این تراز تربیت کنیم تا به ماموریت خودمان در دانشگاه جامه عمل بپوشانیم.