حتی در این بین کسانی هستند که برای پر کردن تایمهای خالی خود در طی روز به انجام کارهای دیگر روی میآورند. این شرایط را میتوان در افراد کارفرما و صاحبان شرکت نیز مشاهده کرد که تنها برای افراد دارای طبقه مالی متوسط و پایین تلقی نمیشود.
منظور از چند شغله بودن به این معناست که افراد به دو شغل یا بیشتر از آن مشغول هستند. این مشاغل میتوانند رسمی، غیر رسمی و یا حتی ترکیبی از رسمی و غیر رسمیباشند. بر اساس بررسیهای انجام شده توسط کارشناسان، پایین بودن دستمزد در شغل اول یا نبود امنیت شغلی برخی از عواملی هستند که فرد برای انجام شغل دوم ترغیب میکند.
چند شغلهها اصطلاحی است که در سالیان اخیر جای ثابتی در ادبیات سیاسی کشور پیدا کرده است . این اصطلاح با مدیرانی پیوند خورده است که به دلیل احتمالی تخصص زیاد، تبحر در ساماندهی امور مختلف ویا… همزمان در چندین پست کلیدی انجام وظیفه می کنند.افرادی که همواره انتقادات جدی به انها وارد بوده که چرا با وجود این همه بیکاری و نیروی متخصص بیکار آنها باید در چند سمت مشغول به کار باشند.
بخش دیگری از چند شغلهها اما افراد عادی جامعه هستند که برای گذران زندگی و امرار معاش ناچارند در یک روز کاری چند شغل متفاوت را دنبال کنند تا بتوانند در تقابل با تورم جامعه، درآمد خود را افزایش دهند و برای گذران زندگی شرمنده خانواده خود نباشند.
شمار چندشغلهها از ماههای پایانی دولت محمود احمدینژاد سیر صعودی بیسابقهای را تجربه کرده است و همه اینها بر میگردد به شرایط اقتصادی بد درکشور که سرپرستان خانوار را مجبور میکند به جای در کنار خانواده بودن اکثر روز را مشغول به کار باشند اما باز هم دخلشان به خرجشان نرسد!
این در حالی است که چگونگی و میزان کار افراد همانطور که در ارتباط مستقیم با مفهوم بهره وری است با مقوله هایی مانند رابطه افراد با دیگران، رفاه فرد و خانواده او، سلامت اجتماعی و روانی و… درارتباط است.
بنابراین، زمانی که از پدیدهای مانندچند شغله بودن افراد صخبت می شود، تاثیر آن را روی اقتصاد فرد و جامعه، میزان بهره وری، روابط اجتماعی فرد، سلا مت اجتماعی و روانی فرد و… باید سنجید.
در هر حال میتوان گفت ناکافی بودن میزان درآمد افراد، قرار داشتن ایران در ردیف کشورهای با دستمزد بسیار پایین، افت ارزش ریال به ویژه در چند سال گذشته و افزایش هزینه های خانوار؛ نیز به بروز پدیده دوشغله و یا چندشغله شدن افراد کمک کرده است.
این در حالی است که با بهبود وضعیت اقتصادی میتوان از ایجاد شغل های کاذب که به عنوان شغل دوم و سوم هستند جلوگیری کرد. اتفاقی که هنوز رخ نداده است.
حمید حاجی اسماعیلی در گفتوگو با «آرمان امروز» در مورد دلایل رواج چندشغله بود در ایران اظهار داشت: یکی از جنبههای چندشغله بودن، بعد فرهنگی آن بوده که به فرهنگ عام در کشور تبدیل شده است. جنبه دیگر این پدیده، مشکلات اقتصادی کشور است.
در جنبه فرهنگی به دلیل ضعف شدید قوانین کشور، مدیران معمولا چندشغله هستند و کمتر کسی نسبت به توانایی و کارآیی آنها و البته درآمدشان توجه میکند. این موضوع به تدریج به سطوح پایین جامعه نیز سرایت میکند، یعنی افراد میتوانند در چند جا فعالیت شغلی داشته باشند بدون اینکه کارآیی، تخصص و بهرهوری آنها مورد توجه جدی باشد.
این جنبه چندشغله بودن به مسئله عمومی و طبیعی تبدیل شده است، از همین روی شاهد مدیران چندشغله هستیم که بارها رسانهای شده است.
وی ادامه داد: وقتی الگوها و جنبههای مدیریتی و ساختار اداری کشور چنین وضعیتی را عادی تلقی میکند بتدریج به فرهنگ تبدیل میشود که دیگر بازنشستگی افراد مطرح نیست و چندشغله بودن به عنوان مزیت تلقی میشود. متاسفانه، سیاستگذاران کشور تاکنون در این مورد تصمیم جدی اتخاذ نکردهاند و از همین روی با اشکالات اساسی روبه رو هستیم.
این کارشناس حوزه کار تصریح کرد: بعد دیگر قضیه چندشغله بودن، به مشکلات اقتصاد مربوط میشود. البته این جنبه در بخش مدیران مطرح نیست چون آنها چندین برابر فرد عادی درآمد دارند و حتی قانون تا هفت برابر درآمد را برای آنها رسمی کرده است. بنابراین این مشکل برای حقوق بگیران صدق میکند که دارای درآمدهای ثابتی دارند.
طبیعتا بحران اقتصادی، تورم، گرانی و مشکلات عدیده در سالهای اخیر آنها را مجبور کرده تا جهت کسب درآمد مکفی در چندین جا مشغول شوند. از همین روی، بسیاری از کارمندان، کارگران و حتی بازنشستگان اگر شغلی رسمی پیدا نکنند معمولا در فعالیتهای غیررسمی مانند رانندگی، حمل و نقل و دلالی کاری برای خود دست و پا میکنند.
حاجی اسماعیلی افزود: بنابراین جنبه اقتصادی چندشغله بودن برای عموم مردم مهم است چون در سالهای اخیر درآمد و قدرت خرید آنها بصورت روزانه کاهش یافته که ناشی از ساختار بیمار اقتصاد کشور است.
متاسفانه، سیاست گذاران نیز نتوانستند تناسبی بین تورم و حقوق و دستمزد ایجاد کنند و شاهد هستیم که ارزش حقوقها نسبت به تورم روند کاهشی به خود گرفته است.
در مجموع، پدیده چندشلغگی محل نقد و انتقاد جدی دارد، باید توجه داشت که برای فعالیت شغلی سن مشخصی وجود دارد و بازنشستگان نیاز به مراقبت دارند اما ضعف قانون و فضای کسب و کار باعث شده تا این مسئله رواج داشته باشد.
این کارشناس اقتصادی افزود: در بیشتر کشورها بحث چندشغله بودن اصلا مطرح نیست. کشورهای توسعه یافته درآمدهای بالایی دارند که عمدتا به دلیل حمایت از بازار آزاد است.
در این کشورها، کارکنان تا زمانیکه فعال هستند، درآمد و حقوق مکفی دارند بطوریکه در اتحادیه اروپا برای یک ساعت کار تا ۲۲ یورو دستمزد پرداخت میشود در حالیکه در کشور ما برای یکماه نزدیک به ۱۴۰ تا ۱۵۰ یورو پرداخت میشود. این آمار نشان میدهد که دستمزدها در ایران بسیار پایین است و دچار مشکل هستیم. بنابراین در این کشورها دلیلی بر شغل دوم یا سوم وجود ندارد. همچنین نرخ مالیاتی که از آنها دریافت میشود آنها را فرسوده میکند. اگر ما نیز دستمزد کافی پرداخت کنیم دلیلی بر دوشغله بودن وجود ندارد. بنابراین این پدیده مختص کشورهای در حال توسعه است.
وی در مورد وجود آماری در مورد افراد چندشغله اظهار داشت: متاسفانه در کشور ما دادههایی در این مورد وجود ندارد اما به دلیل اقتصاد دولتی کشور و بدنه مدیریتی آن که تعداد آنها قابل توجه است تمام افراد چند شغله هستند.
بنابراین، با توجه به اقتصادی دولتی عمده مدیران چند شغله هستند اما در بخش خصوصی نیز پیشبینی میشود که تقریبا ۶۰ درصد افراد شغل دوم یا سوم را داشته باشند.
یک کارشناس حوزه کار اظهار داشت: طبیعتا بحران اقتصادی، تورم، گرانی و مشکلات عدیده در سالهای اخیر افراد را مجبور کرده تا جهت کسب درآمد مکفی در چندین جا مشغول شوند.