کسب و کارهای کوچک، به عنوان ستون فقرات اقتصاد جهانی، چالشهای خاص خود را در افزایش اثرگذاری فعالیتها با منابع محدود دارند. در سال ۲۰۲۵، توانایی آنها برای دستیابی به چابکی کسب و کار، اقتباس تکنولوژیهای نوآورانه و استفاده از اقتصاد گیگ (مبتنی بر تکنولوژی دیجیتال) تعیینکننده میزان موفقیت آنها خواهد بود. این مقاله، به بررسی این موضوع میپردازد که کسب و کارهای کوچک چگونه میتوانند از روش سهگانه فرآیندها، ابزارها و افراد برای ساختن مدل کسب و کاری پایدار و مقیاسپذیر استفاده کنند که اثرگذاری آنها بر مشتریان، جامعه و سرمایه را حداکثر کند. در بیشتر کشورها، کسب و کارهای کوچک ۹۹.۹ درصد از تمام کسب و کارها را تشکیل میدهند. به عنوان مثال، در ایالاتمتحده حدود ۲۹ میلیون کسب و کار تکنفره و ۶ میلیون کسب و کار با پرسنل کمتر از ۱۰ نفر وجود دارد که بنابر آمار رسمی ۴۳.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را به دوش میکشند.