این هم جنبه روانی دارد و باعث میشود فرد احساس کند از او استقبال شده و هم جنبه آموزشی، که فرد با چند و چون نقش جدید خود آشنا شود. بدینترتیب، نیروی جدید در مدت زمان کوتاهی در سازمان جا میافتد. این فرآیند حتی درباره نیروهای ارتقاگرفته نیز مفید است چون گاهی نقش جدید، بسیار با نقش قبلی فرد تفاوت دارد. در وبسایتها و نشریات، از مزایای بیچون و چرای فرآیند معارفه، حقایق و مطالعات بسیاری روایت شده. این مزایا بر کسی پوشیده نیست: افزایش نرخ حفظ، بازدهی و مشارکت نیروی کار، تقویت وجهه کارفرما و بهبود تجربه کلی کارمند. اما با وجود این مزایا، بسیاری از سازمانها فاقد یک برنامه رسمی معارفه هستند.
اگر هم برنامهای اجرا شود، معمولا ناکارآمد و کوتاه است و اثربخشی مورد نظر را ندارد. پس اگر اخیرا سمت اجرایی گرفتهاید، بهتر است منتظر اقدام شرکت نمانید. خودتان برنامه شروع کار خود به عنوان مدیر را طراحی کنید. اغلب رهبران ارشد سازمان انتظار دارند شرکت، یک چیزی شبیه به کتاب راهنما یا برنامه «۱۰۰ روز اول» به آنها ارائه دهد اما واقعیت این است که شما در همان ۳۰ روز اول، قضاوت خواهید شد. پس به جای منتظر ماندن برای راهنماییهایی که شاید هیچوقت نرسند، از همان روز اول کنترل امور را در دست بگیرید و خود را برای زندگی در پشت میز مدیریت آماده کنید. در ماه اول، این اقدامات را در اولویت قرار دهید:
۱- معادلات نفوذ خود را ترسیم کنید. شناسایی کنید که چه کسانی قدرت دارند و چه کسانی از شما حمایت میکنند. فراموش نکنید که این دو لزوما یکسان نیستند.
۲- نابسامانیها را بررسی کنید.۳۰ روز اول را صرف جمعآوری دیدگاههای صادقانه و صریح از تیم کنید. از آنها بپرسید
«کجای کار میلنگد که باید از آن باخبر باشم؟» و
«چه مشکلی هست که هیچکس به من نمیگوید؟»
۳- یک دستاورد کوتاهمدت تعیین کنید. یک مشکل قابل حل و قابل مشاهده را انتخاب کنید که بتوانید سریع آن را رفع کنید. این کار، هم در شما انگیزه ادامه دادن ایجاد میکند و هم توانمندیتان را نشان میدهد.
۴- با افراد شکاک جلسه بگذارید. فقط با حامیان خود صحبت نکنید. در همان ابتدا با کسانی که منتقدتان هستند نیز دیدار داشته باشید. بپرسید «از نظر شما، موفقیت شش ماه بعد من چگونه خواهد بود؟» سعی کنید در این مدت، اعتمادسازی کنید، ارتباطات شفاف برقرار کنید و فرهنگ و تعاملات سازمانی را بشناسید. دیگر چه کارهایی میتوانید انجام دهید تا مسیر موفقیت خود را هموار کنید؟ این موارد را امتحان کنید:
قوانین نانوشته نقش جدید خود را بشناسید
این قوانین در هیچ جا نوشته نشدهاند اما موفقیت شما را شکل خواهند داد. مثلا، اهداف واقعی را شناسایی کنید. اگر اولویتی، مورد ارزیابی قرار نمیگیرد یا پاداشی بابت آن داده نمیشود، پس عملا اولویت نیست. بپرسید «اگر به این هدف نرسیم چه اتفاقی میافتد؟»
بدون انتظار برای مداخله منابع انسانی، یک تیم دارای عملکرد بالا تشکیل دهید
اثربخشی یک مدیر اجرایی به اندازه اثربخشی تیمی است که رهبری میکند. پس اگر تیم خوبی نداشته باشید، فعالیتهایتان، آب در هاون کوبیدن خواهد بود. باید از همان ابتدا بهطور شفاف بدانید که چه استعدادهایی در تیمتان وجود دارند و شکافها کدامند. نقاط قوت اعضا را بشناسید و ببینید چطور میتوانید توانمندشان کنید. به آنها گوش کنید و بازخورد بگیرید.
در این میان، گاهی مجبورید تصمیمهای سخت بگیرید. این کارها آسان نیستند اما ضروریاند. یک راه ساده برای بالا بردن سطح استانداردها و عملکردها وجود دارد: جلسات تیمی را از نو طراحی کنید. گزارشدهی را حذف کنید. تمرکز را روی حل مساله بگذارید. در پایان هر جلسه، مسوولیتهای هر فرد را مشخص کنید. سپس پیگیری کنید که چه کسانی کارشان را انجام دادهاند و چه کسانی نه.
هر هفته، برنامهریزی کنید که کجا و چگونه پیروز خواهید شد
شما این سِمت را به دلیل اینکه آسان بوده نپذیرفتید. آن را پذیرفتید چون برای کارهای بزرگتری ساخته شدهاید. سرزمین مدیران اجرایی جایی است که رهبران کسب و کار نخبه و ردهبالا به آن وارد میشوند تا محدودیتهای خود را بیازمایند، افق فکری خود را گسترش دهند و گستره «ممکنها» را افزایش دهند. اگر آمادهاید که بازی بزرگتری را آغاز کنید، نه فقط برای شرکتتان بلکه برای خودتان، زمان بگذارید و برای پیروزیهایتان برنامهریزی کنید.
مدیریت اجرایی یک سمت نیست. یک دگرگونی است. خبر خوب این است که مهارتهای مورد نیاز برای این جایگاه، اسرارآمیز و ناشناخته نیستند. آنها قابل یادگیری، عملی و در دسترس هستند. شما برای رهبری سازمانی در این مسیر، هر آنچه را که لازم است، دارید. حالا نوبت اعمال این مهارتها به شکلی برنامهریزیشده و هدفمند است.
لازم نیست همه کارها را بیعیب و نقص انجام دهید. فقط کافی است یک برنامه بهتر برای ۱۰۰ روز اول زندگی در این سرزمین هیجانانگیز و پرماجرا داشته باشید.
مترجم: مریم مرادخانی
منبع: Forbes